یادداشت معاون ظریف در خبرنگاران، همکاری بین المللی و شیوع ویروس کرونا
به گزارش مجله گرگانلند، معاون وزیر امور خارجه ایران معتقد است در زمانی که کشور تحت شدیدترین تحریمهای غیر انسانی آمریکا قرار گرفته است، کشورمان نیازمند همدلی همه نیروهای خود است تا بتواند این دوران سخت را بسلامت پشت سر بگذارد.
به گزارش خبرنگاران، محسن بهاروند، معاون حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه کشورمان یادداشتی را در خبرنگاران درباره همکاری های بین المللی در زمان شیوع ویروس کرونا نگاشته است که متن کامل آن به شرح زیر است:
سوال این است آیا باید در موضوع کرونا و یا مسائل مشابه از یاریهای بین المللی استفاده نماییم؟
پاسخ این سوال آنقدر بدیهی است که پرسیدن آن شاید بی مورد بنظر برسد. از نظر ما اصل بر دریافت یاری است مگر در مواردی که قانون منع نموده باشد یا با مشارکت نهادهای ذیصلاح به این نتیجه برسیم دریافت یاری ممکن است زیانی بیش از سود آن داشته باشد.
به لطف شبکه های اجتماعی عده ای از فعالان سیاسی با ساده سازی مسائل در خصوص هر فعالیت بین المللی موجی ایجاد می نمایند که کارگزاران دولت مجبور شوند بصورت روزمره بدیهیات را شرح دهند. البته سر جمع این کوشش می تواند مثبت و سازنده باشد. جامعه بی منتقد جامعه ای مرده است. این پویایی می تواند نهایتا منجر به هم افزایی شود. ما نمی توانیم و نباید فعالان سیاسی و نهادهای مردمی را بخاطر طرح انتقاداتشان سرزنش کنیم. بلکه به عنوان کارگزاران دولت وظیفه داریم تا در اینگونه موارد موضوع را روشن نماییم آنگاه ملت می تواند در خصوص درست یا غلط بودن نظرات مطروحه قضاوت نماید. این ویژگی یک جامعه سالم است.
بطور کلی در کشور ما بصورت عمومی نظر مثبتی در خصوص تعاملات بین المللی وجود ندارد. تاریخ معاصر ایران تجربه های شیرینی از همکاری های بین المللی برای ما ثبت ننموده است. البته این نظر کلی است در یک آنالیز تخصصی ممکن است به یک نظر متوازنتر برسیم. زیرا اگر دقیق آنالیز کنیم خواهیم یافت که در عین زیان هایی که ما از تعاملات بین المللی دیده امتیازاتی نیز گرفته یا از خساراتی جلوگیری نموده ایم. شرایط همه کشورهای دنیا نیز به همین صورت است. هیچ کشوری نیست که سود یا زیان مطلق در همکاری های بین المللی خود نموده باشد. اصولا دیپلماسی بده بستان است. ضمن اینکه تکیه صرف به تحلیل تاریخی در خصوص قضایای جاری رویکرد کاملی نیست و در آن احتمال خطا زیاد است. فهم نگارنده از سیاست های نظام و اسناد بالا دستی این نیست که ما بر اساس این رویکرد تاریخی باید تعاملات بین المللی کشور را مختل نموده و دست به خود انزوایی بزنیم. انزوا امنیت ملی کشور ما را با مخاطره روبرو خواهد نمود. گر چه در سیاست و قانون ما چنین هدفی نداریم ولی متاسفانه در عمل تاثیر برخی جریان سازی ها بیش از انتقاد است و موجب کارشکنی های مکرر در فعالیت های دستگاه دیپلماسی می شود.
دوم اینکه رویکرد و برداشت ما از پدیده ای بعنوان نظام بین الملل مهم است و می تواند مبنای تفکر ما را بسازد. نظام بین الملل واقعا یک نظام یا سیستم است. البته این سیستم مقتضیات و مشخصات خود را دارد و با نظامهای ملی قابل مقایسه نیست. این سیستم قواعد بازی خود را دارد. فاکتور قدرت یا زور هنوز از این سیستم حذف نشده است. سیستم بین المللی ملغمه ای است از قدرت، حقوق و سیاست ولی قاعده بازی و سلسله مراتب در این سیستم وجود دارد. چقدر می توان از این سیستم به سود منافع ملی استفاده کرد بستگی به شناخت، مهارت و سرعت عمل دستگاه دیپلماسی دارد. البته هیچ دستگاه دیپلماتیکی در دنیا از خود اقتدار و اختیاری ندارد بلکه کارکرد درست آن وابسته به حمایت، اعتماد و دستورالعمل درست نظام ملی خود است.
چه بخواهیم چه نخواهیم کشور یک عضو جامعه بین المللی است. اتفاقا یکی از فعالترین اعضا هم هست. ما حتی اگر هم بخواهیم نمی توانیم خود را از این جامعه جدا نماییم. در این جامعه اتفاقاتی رخ می دهد که همه اعضای آن را تحت تاثیر قرار می دهد. گاهی سرنوشت همه اعضای جامعه بین المللی به هم گره می خورد و چاره ای جز همکاری و همدلی نیست. مسائل زیست محیطی، تغییرات آب و هوا، تروریسم، مسائل بهداشت و سلامت از جمله شیوع ویروس کووید 19 از این دست مسائل هستند. این همان چیزی است که دولتمردان آمریکایی نه تنها در خصوص ایران بلکه در مقابل سایر اعضای جامعه بین المللی حاضر به انقیاد به آن نیستند و دستگاه دیپلماسی کشور در حال کوشش است تا نفاق آنها را برملا نموده و فشار بین المللی بر آنها وارد نماید شاید مقید به این موضوع مهم شوند. یکجانبه گرایی آمریکا و عدم اعتنای دولت این کشور به قوانین و ارزشهای جامعه بین المللی به همه اعضای این جامعه لطمه خواهد زد. آنها بیش از سایرین فشار را بر کشور ما متمرکز نموده اند. هر یک از ما ایرانیان یا نهادهای مختلف کشور در حال مقابله با این فشارها هستند و دستگاه دیپلماسی هم سهم خود را انجام می دهد. فلسفه دیپلماسی این است که بیشترین منافع را با کمترین هزینه برای کشور کسب کند. نباید با فشار بر دستگاه دیپلماسی، خواسته یا ناخواسته باعث شویم که کشور راههای پرهزینه ای برای تامین منافع خود انتخاب کند.
ما کشوری هستیم که در این نظام حرف برای گفتن داریم. دیپلماتهای ما در سراسر دنیا موجب غبطه همکاران خود هستند. حتی اگر یکجانبه گرایی آمریکا هم نبود ما در خصوص مسائلی که گریبانگیر جامعه بین المللی شود با نظر مثبت مشارکت نموده و نسبت به آن حساس خواهیم بود.
این به معنی سادگی یا اعتماد مطلق به هیچ کس نیست. هر بازی قواعد خود را دارد ولی مشارکت در هر بازی به درصدی از حسن نیت محتاطانه احتیاجمند است وگرنه در هیچ بازی نمی توان مشارکت نمود و دچار تناقض درونی خواهیم شد.
سوم اینکه کشور ما از زمان تاسیس بسیاری از سازمانهای بین المللی از جمله سازمان ملل متحد و نهادهای تخصصی آن مانند سازمان دنیای بهداشت عضو این سازمانها بوده یا در زمره اعضای موسس آنها قرار داشته است. ما در طول حیات چهل ساله انقلاب شکوهمند اسلامی نه تنها از هیچ سازمان بین المللی خارج نشده ایم بلکه به تعداد دیگری هم پیوسته ایم. ما بیش از پنجاه سال است که به این سازمانهای بین المللی حق عضویت پرداخت می کنیم و برای شرکت در جلسات آنها هزینه می کنیم. این هزینه ها برای دو مقصود اصلی انجام می شود: استفاده از تجربه، علم و تخصص سایر کشورهای دنیا و دوم دریافت یاریهای ضروری اعم از فنی، تخصص، کالا یا پول نقد در هر موردی که احتیاج کشور است. آنچه ما از سازمانهای بین المللی دریافت می کنیم نتیجه عضویت ما در این سازمانها است و در واقع همان هزینه هایی است که انجام داده ایم را بنوعی پس می گیریم. اگر این کار نکنیم کوتاهی نموده ایم. ما دست التماس به کسی دراز نمی کنیم بلکه سعی می کنیم آنچه که پیامد طبیعی عضویت ما در سازمانهای بین المللی و کل جامعه بین المللی است را بدست آوریم. البته باید اذعان کرد که در موارد زیادی سازمانهای بین المللی مشارکت و تعامل خوبی با کشور ما داشته اند.
حال برگردیم به سخن اول. نقد و انتقاد خوب است. اما در زمانی که کشور تحت شدیدترین تحریمهای غیر انسانی است و سعی دارد بر دشمن اصلی خود برای برداشتن تحریمها فشار بیاورد و صداقت جامعه بین المللی در رابطه با شعارهای انساندوستانه آنها محک بزند. آیا روا است که فضای کشور چنان مسموم شود که نهادهای ذیربط داخلی کشورمان مجبور شوند عطای تداوم یک فعالیت بین المللی را به لقای آن بخشیده و سر در گریبان فرو برند؟ آیا مخالفت و انتقاد از دولت باید باعث تحت فشار گذاشتن نهادهای داخلی باشد تا از کارهای خود در نیمه راه منصرف شده و چهره ای نامتعادل و مذبذب از کشور ما به دنیا معرفی شود؟
نگارنده با اینکه خود دارای دیدگاه انتقادی در بسیاری از مسائل است ولی فکر می نماید که در این مقطع کشور ما بیش از آنکه احتیاجمند نقد باشد احتیاجمند همدلی همه نیروهای خود است تا بتواند این دوران سخت را بسلامت پشت سر بگذارد.
محسن بهاروند
معاون حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه
.
منبع: خبرگزاری تسنیم