با خستگی فکر چه می کنید؟

به گزارش مجله گرگانلند، گاهی در زندگی نمی دانیم که چرا پشت سر هم بد می آوریم. هیچ چیزی طبق برنامه های ما پیش نمی رود و انگار جهان در جهتی حرکت می نماید که چهارچوب زندگیمان را از هم جدا کند. وقتی بدن ما خسته است احتیاج به استراحت دارد، ولی خستگی فکر ما چگونه در می رود؟

با خستگی فکر چه می کنید؟

برای هیچ کسی تبدیل شدن به فرد منفی جمع های محبت آمیز مجذوب کنندهیت ندارد؛ اما اگر حواسمان نباشد به راحتی در چاله جاذب افکار منفی می افتیم و اتفاقات بد یکی پس از دیگری ما را پیدا می نمایند.

به گزارش هاف پست؛ مسئله بغرنج اینجاست که استرس و کج خلقی فقط ما را اذیت و کلافه نمی نماید؛ بلکه اطرافیان ما هم از یک جایی به بعد، حوصله تحمل کردن ما را ندارند. برای هیچ کسی تبدیل شدن به فرد منفی گرای جمع های محبت آمیز مجذوب کننده نیست؛ اما اگر حواسمان نباشد به راحتی در چاله جاذب افکار منفی گیر می افتیم و اتفاقات بد، یکی پس از دیگری ما را پیدا می نمایند.

گاهی در زندگی نمی دانیم که چرا پشت سر هم بد می آوریم. هیچ چیزی طبق برنامه های ما پیش نمی رود و انگار جهان در جهتی حرکت می نماید که چهارچوب زندگیمان را از هم جدا کند. وقتی بدن ما خسته است احتیاج به استراحت دارد، ولی خستگی فکر ما چگونه در می رود؟

در این زمان هر چقدر هم که مرخصی بگیریم و به مسافرت برویم هیچ تضمینی برای خالی شدن فکر وجود ندارد. در ادامه راه حل هایی برای کارکرد مثبت فکر پویا را به اشتراک می گذاریم.

تنها کافی است 20 دقیقه خالی را در محل کار یا دانشگاه به این کار ها اختصاص دهید تا انگیزه لازم برای ادامه روزتان را بازیابی گردد:

الف) 3 بار نفس عمیق بکشید: از بینی تا جایی که ریه هایتان جا دارد نفس بکشید و از دهان آن را بیرون دهید.

ب) چشم های خود را ببندید: خاطراتی را یادآوری کنید که در آن لحظه، شما را شاد می نمایند.

ج) موسیقی گوش دهید: حتی اگر میلی به موسیقی های شاد در آن موقعیت ندارید هم خود را مجبور به گوش دادن موسیقی های شاد کنید تا بتوانید از حال و هوای بدی که دارید رها شوید.

گاهی اوقات خستگی فکر به علت احساسات سرکوب شده هستند. امروزه راه کار هایی برای کنترل استرس و خشم در وبسایت و صفحه های شبکه مجازی به فراوانی یافت می شوند. در اینجا می توانید درباره روانشناسان زردی که گفته هایشان پایه علمی ندارند بخوانید. چند درصد یاری نماینده هستند؟ چند درصد اثرات منفی جانبی دارند؟ البته که ما باید روی احساسات خود کنترل داشته باشیم، ولی نه همواره و همه جا.

اگر شما از کسی ناراحت هستید برترین کار این است که رفتار های غیرمنطقی و تکانه ای از خود نشان ندهید. روان شما احتیاج دارد، که از شر آن احساسات ناراحت نماینده خلاص گردد. اگر عصبانی هستید به جایی بروید که بتوانید فریاد بکشید و اگر ناراحت هستید گریه کنید. این موضوع درباره احساسات مثبت هم صادق است. اگر شاد هستید لبخند بزنید، اگر شگفت زده می شوید ذوق کنید و کودک درون خود را در فرایند های روزمرگی خود، منزوی نکنید.

اگر احتیاج دارید با کسی صحبت کنید، ولی کسی را مناسب برای این موضوع نمی دانید سعی کنید با مداد بر روی کاغذ بنویسید. تا جایی که احساس آرامش دارید بنویسید و فکر خود را از احساسات سرکوب شده خالی کنید.

در مقالات و مطالب انگیزشی مدام می شنویم و می بینیم که می گویند هیچ گاه ناامید نشوید و زندگی را رها نکنید. در واقع احتیاج است گاهی این کار را بکنیم؛ زیرا که در آن مقطع زمانی برترین کار رها کردن است.

الف) وقتی از کاری لذت نمی برید آن را رها کنید.

ب) وقتی از مصاحبت با کسی لذت نمی برید آن تبادل نظر را رها کنید.

ج) در ملاقات های محبت آمیز ای که با آن ها همگن نیستید و احساس خوبی ندارید آنجا را ترک کنید.

بهتر است بدانیم روابط محبت آمیز سطحی نه تنها حال ما را خوب نمی نمایند؛ بلکه ما را خسته می نمایند.

مقالات بسیاری در سایت های معتبر ایان، آتلانتیک و هاف پست درباره منزوی تر شدنمان در عصر دیجیتال و رونق فضای مجازی منتشر شدند. طبق نوشته ها، فضا های مجازی ما را از تنهایی در نیاورده بلکه ما را تنهاتر کردند. ما به جای اینکه برویم دوستان مان را ببینیم با آن ها به صورت مجازی چت می کنیم. در اینستاگرام پست می گذاریم و وقتی لایک ها و کامنت ها از راه می رسند شاد می شویم، چون حس مهم بودن را به ما می دهند. اما این احساس مهم بودن از اساس مجازی و کاذب است. به همین علت آمار افسردگی در کسانی که در فضا های مجازی فعالیت بیشتری دارند بالاتر است.

حالا بیایید به یک موضوع جایگزین بهتر فکر کنیم، مثل وقت گذرانی در جهانی واقعی و حقیقی. اگر می خواهیم دوستان مان را ببینیم، خودمان را گول نزنیم و با یک تماس تصویری که تنها درصد کمی از لذت ملاقات را دارد، بیخیال ملاقات های حضوری نشویم. برای خودمان برنامه هفتگی تفریحی داشته باشیم. با دوستان و خانواده هایمان به گردش برویم. در هفته، دو ساعت را برای خودمان باشیم بدون اینکه، فکر عقب افتاد از برنامه درسی و کاری به فکر مان خطور کند.

با کوید 19 ما از بسیاری امکانات تفریحی خود درو افتادیم؛ کافه، رستوران، سینما، تاتر، کنسرت ها و غیره. در این دوره منطقی است اگر ما خستگی خود را نتوانیم آن طور که باید برطرف کنیم. اما نمی توان با خستگی و افکار مزاحم به زندگی با کیفیت و خوب ادامه داد. پس بهتر است به سراغ راه های جایگزین برویم.

مثلا اگر داریم به این موضع فکر می کنیم که امروز خیلی برای کار کردن خسته هستم 2 ساعت مرخصی ساعتی بگیریم و به نزدیک ترین کافه برویم یا اینکه قدمی بزنیم و با کسی که حال مان را خوب می نماید درباره اتفاقات روزمره ساده صحبت کنیم. در انتخاب فرد مورد نظر در اینجور مواقع دقت کنید؛ زیرا آن شخص باید کسی باشد که هم ما به او حال خوب می دهیم، هم او به ما. بهتر است همواره در فکر مان باشد که مزاحم کسی نشویم.

اگر کتاب خواندن، موسیقی گوش دادن و فیلم تماشا به شما یاری می نماید حتما این کار ها را انجام دهید. از خودتان بپرسید همین حالا چه کاری من را شاد می نماید به جوابی که می دهید دقت کنید. جواب شما نباید به خودتان و دیگران آسیب برساند. تنها باید خودتان را از آن حال و هوای خستگی دور کند. به خودتان، افکار و احساسات تان اهمیت بدهید. تنها در این شرایط است که از خودتان راضی می شوید و می توانید انسانی مفید برای جامعه و دوستانتان باشید.

منبع: فرادید
انتشار: 31 خرداد 1401 بروزرسانی: 31 خرداد 1401 گردآورنده: gorganland.ir شناسه مطلب: 1576

به "با خستگی فکر چه می کنید؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "با خستگی فکر چه می کنید؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید